کد مطلب:141628 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143

حرکت به سوی امام
ابوجعفر طبری گزارش كرده: ماریه دختر «منقذ عبدی»، خود شیعه بود و برای احیای تشیع سعی بلیغ داشت. منزل او محل انس شیعیان بود. و در آن محل احادیث اهل بیت علیهم السلام بیان می شد. به ابن زیاد خبر رسیده بود كه امام حسین علیه السلام روی به عراق نهاده و اهل عراق با امام نامه هایی رد و بدل كرده اند. او به استاندار خود دستور داد كه دیدبان هایی بگمارد تا راه را ببندند. در این هنگام بود كه یزید بن ثبیط همگان را جمع كرده بود تا به سوی امام به حركت در آید. ایشان دارای ده فرزند پسر بود كه آنها را به رفتن نزد امام دعوت كرد و گفت: كدام یك از شما با من به پیش می افتد؟ دو نفر از فرزندانش به نام «عبدالله» و «عبیدالله» او را پاسخ مثبت دادند. در همان خانه ماریه دوستان را چنین مورد خطاب قرار داد: من قصد خروج دارم، چه كسانی با من همراه می شوند؟ در پاسخ به او گفتند: ما از یاران ابن زیاد بیم داریم. آری او در پاسخ گفت: به خداوند سوگنداگر همگان سخت پایمردی كنند، در برابر همت و طلب من خار و بی مقدارند. او از خانه خارج شد، پس از او دو فرزندش و اصحابش، «عامر» و غلامش، و نیز «سیف بن مالك» و «ادهم بن امیه» نیز خارج شدند.

آنها بیابان خشك و بی آب و علف را پیمودند تا كه در ابطح مكه به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ملحق شدند. خیمه ای در كنار امام برافراشتند. یزید بن ثبیط قدری استراحت كرد. سپس به خیمه امام علیه السلام رهسپار شد تا حضرت را ملاقات كند. همین زمان بود كه به امام خبر رسیده بود كه یزید بن ثبیط به منزلگاه امام فرود آمده است. حضرت از این و آن سراغ او را می گرفتند تا به خیمه گاهش فرود آمدند. به امام گفته شد او به سوی محل


سكونت شما رفته است. امام در اردوگاه یزید به انتظارش نشستند. تا این كه یزید بازگردد. به او كه امام را نیافته بود، خبر داده شده بود كه امام به دنبال او آمده اند. به خیمه گاه برگشت. همین كه چشمش به سرور آزادگان عالم افتاد این آیه را تلاوت كرد: «قل بفضل الله، و برحمته، فبذلك فلیفرحوا) [1] ؛ بگو به فضل خدا و رحمتش، پس به آن دلشاد باشید». سپس عرض كرد: «السلام علیك یابن رسول الله؛ سلام بر شما، ای پسر رسول خدا»، امام او را جواب دادند و او نزد امام نشست و آن چه بر او اتفاق افتاده بود به امام خبر داد. امام علیه السلام او را دعای خیر فرمود و خیمه گاه او به خیام خود ملحق كرد. [2] .


[1] يونس، آيه 57.

[2] تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 353-354.